ورود نامردا ممنوع

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 182
بازدید کل : 21209
تعداد مطالب : 30
تعداد نظرات : 31
تعداد آنلاین : 1



...
...
...
Up Page
....

چون می گذرد غمی نیست !!


چون می گذرد غمی نیست !!



قصه ی آن دختر نابینا را می دانی ؟


که از خودش تنفر داشت


از تمام دنیا تنفر داشت ؛


و فقط یکنفر را دوست داشت


دلداده اش را


و با او چنین گفته بود


« اگر روزی قادر به دیدن باشم


حتی اگر بتوانم دنیا را برای یک لحظه ببینم


عروس حجله گاه تو خواهم شد »


 


***


و چنین شد که آمد آن روزی که یک نفر پیدا شد


که حاضر شود چشمهای خودش را به دختر نابینا بدهد


و دختر ، آسمان را دید و زمین را


رودخانه ها و درختها را


آدمیان و پرنده ها را


و نفرت از روانش رخت بر بست


 


***


دلداده به دیدنش آمد


و یاد آورد وعده دیرینش را :


« بیا و با من عروسی کن


ببین که سالهای سال منتظرت مانده ام »


 


***


دختر برخود بلرزید


و به زمزمه با خود گفت :


« این چه بخت شومی است که مرا رها نمی کند ؟ »


دلداده اش هم نا بینا بود


و دختر قاطعانه جواب داد:


قادر به همسری با او نیست


 


***


دلداده رو به دیگر سو کرد


که دختر اشکهایش را نبیند


و در حالی که از او دور می شد


هق هق کنان گفت


« پس به من قول بده که مواظب چشمانم باشی  »

نويسنده: مجتبی عبدی نژاد تاريخ: جمعه 18 شهريور 1390برچسب:غم,غمگین,اندوه,غم انگیز, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to mojtabaabdinejad.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com